هم نفس با من بمان...
سلام دوستان امروز می خوام چند تا اس ام اس تو وبلاگ بزارم. وقتی خاطره های آدم زیاد میشه دیوار اتاقش پرعکس میشه اما همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی. بزرگی را گفتم :زندگی چند بخش است.گفت:دو بخش کودکی و پیری. گفتم پس جوانی چه شد. گفت:با عشق سوخت.....با بی وفایی آتش گرفت.......با جدایی مرد. پرسید؟«به خاطر کی زنده هستی؟» با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هیچ کس. پرسید؟« پس به خاطر چه زنده هستی؟» با اینکه دلم فریاد میزد "به خاطر تو" با یک بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ چیز. ازش پرسیدم «تو به خاطر چی زنده هستی؟» در حالیکه اشک تو چشمانش جمع شده بود گفت ?به خاطر کسی که به خاطر هیچی زنده است” ازم پرسید :تو مال منی؟گفتم:اره!مال خود خودتم.هر کاری می خوای باهام بکن.گفت:هر کاری؟گفتم :اره.....تنهاو گذاشت و رفت. زندگی قصه مرد یخ فروشی است.که از او پرسیدند:فروختی؟گفت:نخریدند!تمام شد.
دل من یه روز به دریا زد و رفت… پشت پا به رسم دنیا زد و رفت… زنده ها خیلی براش کهنه بودن… خودشو تو مرده ها جا زد و رفت… هوای تازه دلش می خواست ولی… آخرش تو غبارا زد و رفت… دنبال کلید خوشبختی می گشت… خودشم قفلی رو فقلا زد و رفت پس هر وقت قلبت میزنه بدون دلم برات تنگ شده.
امیدوارم خوشتون بیاد
دوستت دارم
میمیرم برات
فدات شم
تمام زندگیمی
زود باور نکن!!!
اگه میخوایی امتحانش کنی.......
بهش بگو:
کارت سوخت رو میدی به من؟؟؟!!!
پیچک دات نت قالب جدید وبلاگ |